پرفورمنس آرت در صف مقدم همه ی هنرهای آوانگارد
در بین اهالی هنر و هنردوستان، کمتر کسی است که اسم ” پرفورمنس آرت ” Performance Art به گوشش نخورده باشد ولی تعداد زیادی از آنها هستند که شاید تابهحال پرفورمنسی را از نزدیک ندیده باشند. محل اصلی اجرای پرفورمنس در کوچه و خیابان، اتوبوس، مترو و کلا فضاهای عمومی و در بین مردم است، ولی بعضا در گالریهای هنری و موزهها هم اجرا میشود.
یکی از تعاریف جامع و مانعی که میشود برای این هنر ارائه کرد، تعریف فرهنگ کمبریج است: “پرفورمنسآرت” عناصری از هنرهای تصویری، شنیداری، اجرایی، فرهنگ عامه و زندگی روزمره را با یکدیگر ترکیب میکند تا آن را بهوسیلهی بدن هنرمند – که صرفا یک ابزار هنری است و ذهن وی که دارای ساختاری ایدئولوژیک است- ارائه دهد… اجرای پرفورمنس میتواند در هر مکان و در هر مدتی از زمان نشان داده شود. همچنین میتواند به طور کامل هنری مفهومی، که هستی آن فقط در ذهن اجراکننده است، باشد.
اکثر نظریهپردازان هنر و تاریخ هنر نگاران عمر پرفورمنسآرت را چیزی حدود نیم قرن در غرب میدانند؛ یعنی حدودا از اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی. از یک منظر شکلگیری رسمی این هنر را به شکل یک هنر مستقل میتوان از همان سالها دانست، یعنی زمانیکه پرفورمنسآرت بهعنوان رسانه مستقل بیان هنری پذیرفته شد، فضاهای هنری مختص پرفورمنس در مراکز مهم بینالمللی هنری پدیدار شد؛ موزهها از برگزاری چنین جشنوارههایی حمایت کردند، در مدارس هنری واحدهایی درباره این هنر ارائه شد و مجلات تخصصی در این عرصه به چاپ رسید.
اما منشا این هنر در اوایل قرن بیستم و زمانی ستکه گروههای دادا و فتوریسم اجراهای پرسروصدایی را برای جلب توجهها به هنرشان ارائه میکردند. در واقع میتوان پرفورمنسآرت را در صف مقدم همهی هنرهای آوانگارد در قرن بیستم قرار داد. اولین بار در سال 1979 یعنی زمانیکه نخستین ویرایش تاریخ هنر پرفورمنس منتشر شد، پرفورمنس آرت بهعنوان ابزاری بیانی برای هنرمندان در دوران مدرن( قرن بیستم) مطرح شد. تا آن زمان اهمیت پرفورمنس، در فرایند گسترش هنر، همواره نادیده گرفته میشد، خصوصا در دوران مدرن بهدلیل آنکه یافتن جایگاه پرفورمنس آرت در تاریخ هنر دشوار بود و این موضوع حتی تا حذف آگاهانه آن از تاریخ هنر پیش رفت.
در این نوشته و شمارههای بعدی آن میخواهم پرفورمنس را اینبار از دریچهای متفاوت از آنچه بارها گفته و شنیده شده و بهطور خاص وامدار و شکلگیرنده از جریانهای آوانگارد در هنر بررسی کنم.